سخنان ریاست محترم کانون وکلای البرز در مراسم تحلیف کارآموزان

در مورخه ٩٧/٢/٢٦ و در مراسم تحليف پذيرفته شدگان اختبار سال نود و هفت ، رياست محترم كانون وكلاي دادگستري البرز بعد از خير مقدم خدمت وكلا ، مهمانان ، كارآموزان و خانواده محترم ايشان و نيز تبريك حلول ماه خير و بركت ، ماه مبارك رمضان ، مطالبي را به شرح ذيل بيان داشتند ؛

در بدو امر نياز است بدانيم وكالت چيست ، يك تعريف كلي بعمل آمده از شغل وكالت و وكيل

وكيل را كسي قلمداد نموده اند كه حرفه و پيشه خود را به تعبيري دفاع از موكل قرارداده  واظهار نظر مينمايد.

ولتر  نويسنده و فيلسوف فرانسوي در مقام بيان شغل وكالت  عنوان نموده كه ؛ بالاترين مقام ، شغل ِ وكالت است و آرزوي من و مطلوب من آنست كه وكيل بوده باشم.

بنابراين ، اين شغل از جايگاه رفيعي برخوردار است و تقدس اين نام تا جاييست  كه خداوند تبارك و تعالي در جاي جاي قران كريم نام وكيل را بيان فرموده اند ؛

"" قالوا حسبنا الله و نعم الوكيل "" و اين حكايت از تقدس شغل شريف وكالت دارد .

 

بنابراين شغل و نام وكالت متصف به اوصاف روحاني است و كسي كه به اين شغل مي پيوندد ، موظف است كه خودش را نزديك به اين اوصاف كند .

 

كلمه وكيل همانطور كه مستحضريد يك كلمه عربي است بنام پشتيبان  ، ولي آنچه كه ما الان به عنوان حرفه خودمان در نظر داريم ، وسيع تر از كلمه ء پشتيبان است و مترادف كلمه محامي است به معناي حمايت كننده از حق

 

چهار شغل وجود دارد كه تكليف به اداي سوگند دارند ، شغل شريف وكالت ، شغل شريف قضاوت ، شغل شريف طبابت و شغل شريف نظامي گري

و اينها با جان و مال و ناموس مردم سركار دارند ، لذا در تقدس آن هيچ شبهه اي نيست اما الزاماتي دارد و بايستي كه مقدماتي را در نظر گرفت ، اول اينكه بايستي بر اساس وجدان خود ِ فرد هر پرونده اي را بررسي نمايد و چنانچه حقي قانونگذار قائل نشده باشد و يا طلب و ادعاي نامشروع باشد از پذيرش پرونده امتناع نمايد .

 

يكي ديگر از الزاماتي كه براي وكيل دادگستري وجود دارد ، حفظ استقلال نهاد وكالت است و عليرغم اينكه تكليفي براي اتحاديه سراسري كانوهاي وكلاي كشور و كانونهاي وكلا ميباشد ، براي شخص وكيل هم تكليف شخصي است تا از استقلال خودش دفاع كند. بنابراين ميتوانيم حقوق بشر را خلاصه كنيم در آزادي دفاع ، چرا كه هر حقي قابل تعرض هست و اين حق بايد از مجاري قانوني و آزادانه دفاع شود .

 

آنجايي كه ما ميگوييم مخالف تبليغ وكلاي دادگستري هستيم ، به اين دليل است كه ذات تبليغ غلو كردن است و وكيل نبايد با عجز و الحاح و التماس شخصا يا توسط دلال يا تبليغ پرونده اي را بدست بياورد بلكه رفتار و كردار اوست  كه ميتواند نتيجه بخش باشد .

 

بايد ايمان داشت كه روزي دست خداست ،

"" والله يهدي من يشا و الله يرزق من يشا ""

 

استقلال نهاد وكالت الزامي است براي هر وكيل ، بعضا ديده ايم رسم شده بود وكيلي كه خيلي خوب تعظيم ميكرد به جايگاه قضايي تصور ميشد كه وكيل خوبي است و اگر خوب تعظيم نميكرد ، اينطور برداشت ميشد كه وكيل بدي است ، اين بساط را در دوره قبل برداشتيم تا كارآموزاني را پرورش دهيم شجاع ، وكيل بايد در عين احترام به دستگاه قضايي در نهايت شجاعت فعاليت كند .

تقدس اين شغل تا حدي است كه وثيقه مهمي  بابت سوگند نامه از وكيل ضبط خواهد شد، "شرافت وكيل " وثيقه شغل اوست .

از هر عملي كه استقلال وكيل را بگيرد بايد احتراز كنيم ، براي مثال علت مخالفت عمده اي كه انجام مي دهيم ، كه وكلا نبايستي با موسسات حقوقي غير مجاز همكاري كنند همين موضوعست .

دومين مطلب اينكه يكي از تكاليف وكيل دادگستري بعد از امر دفاع و فراغت از آن ، مطالعه كتب و مجلات حقوقي است ، وكيل بايد مسلح به علم و دانش باشد و بايد به قوانين روز تسلط داشته باشد .

فصاحت و بلاغت شعله اي است كه بر افروختگي آن مستلزم به مواد معيني است ، علم و دانش وكيل دادگستري در حكم اين شعله است و مانع از خاموش شدن آن شده و باعث برافروختگي آن ميشود

لذا وكيلي كه  بدون دانش در محكمه اي حاضر شود قطعا يك امر ساده اي را پيچيده قلمداد نموده و هر امر روشن را غامض جلوه مينمايد

وكيل با علم و دانش خود ميتواند چراغ راهنمايي پيش روي دادرسان محترم باشد تا افراد حاضر در دادرسي را از افتادن در گودالهاي تاريك نجات دهد

يكي ديگر از الزاماتي كه براي وكلاي دادگستري وجود دارد آن است كه در مسير عملكردش همواره در راستاي عدالت گام بردارد

در تفسير عدالت هم تعابير متعددي شده ، افلاطون فيلسوف معروف ، عدالت را اينطور توجيه ميكند كه ( هرچيزي كه فضيلت باشد عدالت است ) و هرچيزي كه برخلاف فضيلت باشد غير عدالت است و آفت فضيلت را دو امر مي داند ، افراط و تفريط .

و ميانه روي و اعتدال را بعنوان يك فضيلت قلمداد ميكند بنابراين تقواي اجتماعي از ديدگاه افلاطون اعتدال است .

همينطور روايتي از پيامبر اكرم ( ص ) نقل شده است :

اجراي يك ساعت عدالت برابر است با شصت سال عبادت و باز اجراي عدالت افضل تر است .

روايت ديگري است در كتاب زينت المجالس فصل ششم كه روزي شمشير حضرت علي ( ع ) مفقود ميشود ، بعد از چند روز امير ( ع ) شمشير را در يد يهودي ميبيند و علي ( ع ) ادعاي مالكيت ميكند ، فرد يهودي نميپذيرد در نهايت  دعوا را نزد قاضي كوفه كه توسط خود حضرت منصوب شده بود ميبرند ،  شريح قاضي به پاي حضرت برميخيزد ، امام  ( ع ) ناراحت ميشوند ر ميفرمايند ؛ جلوس بفرماييد و تفاوتي نگذازيد .

قاضي از حضرت دليل طلب ميكند و امام نيز حسنين ( ع ) و مقداد را بعنوان شاهد معرفي مينمايد كه قاضي هم شهادت حسنين را بخاطر داشتن قرابت نسبي و مقداد را بخاطر شهادت واحد رد مينمايد و شخص يهودي متحير ميماند كه در اينجا عدالت بحث شخصي نيست بلكه موضوعيست.

عده اي از حقوق دانان هم عدالت را به برابري تعبير كرده اند و ميگويند هيچ فرقي بين افرادي كه مرتكب جرم ميشوند وجود ندارد ، در حالي كه عدالت از نگاه مرحوم دكتر امير ناصر كاتوزيان به معناي عدالت زمانه است و براي رسيدن به عدالت حتما بايد انصاف را در نظر گرفت .

عصاي عدالت انصاف است لذا يكي ديگر از تكاليف وكلاي دادگستري در نظر گرفتن انصاف است .

در نهايت رياست محترم كانون براي تك تك وكلا و كارآموزان محترم و حاضرين در جمع آرزوي موفقيت نمودند.

  • يکشنبه ٣٠ ارديبهشت ١٣٩٧-١٦:١٦
  • 2015